نام کتاب: باخت پنهان
به نظر می رسید لحظه مناسبی است تا من هم از تأثیر شراب در او استفاده کنم و اطلاعاتی از او بیرون بکشم. گفتم: «از خود می پرسم چرا پدرم - بگذارید این طور صدایش کنیم - از شما خواست به استقبال من بیایید.)
همان جوابی را داد که وقتی از پابلو سئوال کرده بودم و انتظار داشتم آن جواب را بدهد. «فکر کرد که اسپانیایی شما این قدر خوب نیست که شما را به امان محافظتان رها کند. می دانید، من به یمن روابطی که از طریق روزنامه نگاری دارم توانسته ام گاه گاهی به او کمک کنم. او هم مشکلات خاص خودش را داشته، گرچه نه از نوع مشکلات زبان.»
یادم آمد چطور کاپیتان لیزا را از انتخاب مسیر راحت تر و ارزان تر پاناما از طریق نیویورک بر حذر داشته بود.
با آمریکایی ها مشکل داشته؟»
«اوه، همین طور با دیگران. همان طور که گفتم، نمی دانم دقیقا چه کار می کند.» |
در هر حال اتاق گران قیمتی در اختیار دارد.»|
این طوری نمی شود قضاوت کرد. اینجا کارهایی هست که درآمدشان در کوتاه مدت آن قدر خوب هست که آدم بتواند زیاد خرج کند و پرخرج به نظر بیاید. از ته دل آرزو میکنم که او بتواند برای شما موقعیت شغلی مناسبی فراهم کند. مناسب و در خور. در خور بودن در هر صورت مهم ترین چیز است.»
آقای کوییگلی به ساعتش نگاه کرد و با دقت همیشگی خود گفت: «ده و هفده دقیقه.» سپس پیشخدمت را صدا زد و صورت حساب را خواست، و بعد از مطالعه دقیق ارقام آن را امضا کرد. حتی تعداد دقیق پیسکوسورها را زیر سئوال برد. به من گفت: «به حسابم نوشته خواهد شد و باز هرهر

صفحه 124 از 196