نام کتاب: باخت پنهان
اصلا همچو کسی هست که آدم بتواند همه عقایدش را قبول داشته باشد؟ » سئوال مرا نشنیده گرفت. «یک پیسکوسور دیگر؟»
به نظر تو عاقلانه است ؟ » « آدم همیشه نمی تواند عاقل باشد، می تواند؟ در دنیایی مثل این؟»
هرگز به اندازه آن شب به مرز دوست داشتن آقای کوییگلی نزدیک نشده بودم. با هر پیسکوسوری که می نوشیدم به نظرم می رسید چهره اش و هیکلش عریض تر می گردد.
صریح ترین سئوالی که آقای کوییگلی از من کرد این بود که فکر میکنی مدت زیادی می مانی؟» و در این موقع بیسکوسور را رها کرده بودیم و حسابی افتاده بودیم به جان یک شیشه شراب شیلیایی. در فاصله های کوتاه نوشیدنهایمان، مثل یک راهنمای اجیر کمی برایم صحبت کرده بود، توصیه کرده بود که بروم جزایر کوکوس و ساکنین سرخپوست آنها را که گوشواره های طلا - طلا؟ - به گوششان آویزان می کردند، و هتل واشنگتن در منطقه آمریکایی کولون را که او می توانست پانچ های رام» آنجا را تضمین کند . در صورتی که در ساحل اقیانوس آرام پاناما قابل اعتماد نبودند ، ببینم. سپس گفت اگر دوست داشته باشم به تعطیلات آخر هفته بروم («می توانم ترتیبی بدهم از شرایط ویژه استفاده کنی») یک تفریحگاه با صفا در کوه های شمالی هست، و، عجیب بود که داشت یادش می رفت یکی از جاذبه های نادر پاناما را نام ببرد قورباغه های طلایی ای که در محلی، اسمش را فراموش کرده ام، در آن طرف منطقه آمریکایی و در نزدیکی های آن دیده می شوند. صحبت هایش رفته رفته شبیه مطالب کتابچه راهنمای توریست می شد، و
یا
* Rum نوعی مشروب الکلی قوی که از عصاره نیشکر به دست می آید. م

صفحه 121 از 196