صدایی سر زنده به شی تئاتری نوشته را برایش قرائت کرد. هر دو فردی که مارکز با میل و قضاوت خود انتخاب کرده بود با کتاب ها مطابت می کرد
قصیر قد ینسی برای است بیش از اندازه بزرگ بود. او به اتاق پذیرایی اتاق خواب و بالکن بازی که بعیده از شهرها در آن جا تنها غذا می خورد و استراحت می کرد رضایت داد. تا اینکه زمان باران های دسترسی از راه رسیلی در بنای روبه روی، کتابخانه ادارة ناحیة اسقفی قرار داشت که کایه تائو دلاورا بنیاد نهاده، گسترش داده و اداره اش کرده بود. و در این دوران یکی از بهترین کتابخانه های آمریکا به شمار می رفت. باقی مانده بنا به بازده اتاق بسته خلاصه می شد که اسباب و اثاثیه کهنه از دویست سال پیش درون آن با تلنبار شده بود
غیر از راشه که باید هرازگاهی غذا را بالا می بوش با کایه تائو دلار را تنها کسی بود که هنگام مصرف غذا حق ورود به اتاق های اسقف را داشت و این هم به آن طور که می گفتند به خاطر امتیازات شخصی، بلکه به خاطر وظیفه ای که به عنوان قاری مطالب عنا۔ دار بود پست خاصی برای خود نداشت. دارای عنوان دیگری جز کتابداری تبرد، ولی به علت نزدیکی به أسقفا عما با او مانند معاون رفتار می شد و هیچ کس نمی توانست حتا تصور کند که است بدون او بتواند تصستیم مهمی اتخاذ کتله دلار را دارای اتاق های شخصی بود که دیوار به دیوار همین بنا قرار گرفته و از داخل یه قصر راه داشت. در اتاق های کار و اتاق های صاحب منصبان ناحیة، تیم دوجین راه به حضور داشتند که به امور خانه داری استفا می پرداختند. با این هده ، خانه واقعی کایه تانر دلاور کتابخانه بود، روزانه تا چهارده ساعت در آنجا کار می کرد و به مطالعه می پرداخت. تختخواب تاشو تحرایی داشته و هر وقت خستگی بر او