«اگر مسیحیان خوبی می بودیم. در هر صورت چنین رفتاری پیشه می کردیم» پزشک بدون خطا ادامه داد: «تعجب نکنید آقای گرامی، خیلی بیشتر از آن چه که انسان فکر می کند، مسیحیان خوب پیدا می شوند.»
منظور او دقیقا مسیحیان فقیر رنگین پوست بودند که در حومه شهرها و روستاها این شهامت را در خود می یافتند تا در غذای بیماران مبتلا به هاری خود زهر بریزند و آنان را از وحشت واپسین روزها رهایی بخشند. در اواخر قرن گذشته تمامی اعضاء یک خانواده سوپ سمی سر کشیدند زیرا هیچ یک از آن ها زهره اش را نداشت تا کودکی ۵ ساله را به تنهایی مسموم کند.
آبره نونچیکو با این جمله حرف خود را تمام کرد «مردم فکر می کنند که ما پزشکان نمی دانیم که این چیزها اتفاق افتاده اند. ولی چنین نیست، ما فقط برای حمایت از آن ها به انضباط اخلاقی نیاز داریم، در عوض با انسان های مشرف به مرگ کاری می کنیم که هم اکنون شاهدش بودید. ما آن ها را به هوبرتوس مقدس معرفی می کنیم. و آن ها را به تخت می بندیم که بر روی آن جدال وحشتناک تر و طولانی تری با مرگ داشته باشند.»
مارکز پرسید: «وسیله دیگری وجود ندارد؟»
پزشک پاسخ داد: «بعد از اولین شیوع هاری وسیله ای وجود ندارد.» سپس از رساله های علمی صحبت کرد که هاری را بر مبنای نسخه های گوناگون: یک گیاه باغچه ای، صنوبر، یک گیاه معطر، جیوه، شکوفه های آناگالیس به عنوان بیماری قابل علاج درجه بندی می کنند. سرگیجه آور است. مسئله اینجاست که برخی به هاری مبتلا می شوند و برخی نمی شوند، و خیلی ساده می شود ادعا کرد که این داروها پیش گیرنده اند.» او به چشمان مارکز چشم دوخت تا از بیداری او
منظور او دقیقا مسیحیان فقیر رنگین پوست بودند که در حومه شهرها و روستاها این شهامت را در خود می یافتند تا در غذای بیماران مبتلا به هاری خود زهر بریزند و آنان را از وحشت واپسین روزها رهایی بخشند. در اواخر قرن گذشته تمامی اعضاء یک خانواده سوپ سمی سر کشیدند زیرا هیچ یک از آن ها زهره اش را نداشت تا کودکی ۵ ساله را به تنهایی مسموم کند.
آبره نونچیکو با این جمله حرف خود را تمام کرد «مردم فکر می کنند که ما پزشکان نمی دانیم که این چیزها اتفاق افتاده اند. ولی چنین نیست، ما فقط برای حمایت از آن ها به انضباط اخلاقی نیاز داریم، در عوض با انسان های مشرف به مرگ کاری می کنیم که هم اکنون شاهدش بودید. ما آن ها را به هوبرتوس مقدس معرفی می کنیم. و آن ها را به تخت می بندیم که بر روی آن جدال وحشتناک تر و طولانی تری با مرگ داشته باشند.»
مارکز پرسید: «وسیله دیگری وجود ندارد؟»
پزشک پاسخ داد: «بعد از اولین شیوع هاری وسیله ای وجود ندارد.» سپس از رساله های علمی صحبت کرد که هاری را بر مبنای نسخه های گوناگون: یک گیاه باغچه ای، صنوبر، یک گیاه معطر، جیوه، شکوفه های آناگالیس به عنوان بیماری قابل علاج درجه بندی می کنند. سرگیجه آور است. مسئله اینجاست که برخی به هاری مبتلا می شوند و برخی نمی شوند، و خیلی ساده می شود ادعا کرد که این داروها پیش گیرنده اند.» او به چشمان مارکز چشم دوخت تا از بیداری او