هر پائیز که قبیله "یی هت" به شکار گوزن میروند آنها هرگز به یک دره مخصوص پا نمی گذارند و زنان آنها از اهریمن حرف میزنند که در آن دره مسکن دارد .
اما این دره در تابستانها ، تماشاگری دارد که گرگی عظیم الجثه است و اندامی پرشکوه دارد این گرگ هر تابستان دشتها و بیشه زارها را پشت سر میگذارد و در میان درختها ، کنار جویی که آبی زمرد رنگ دارد از روی کیسه های پوسیده پوست گوزن میگذرد و گیاهان خزه دار را که روی نهر قرار گرفته اند از آب میگیرد بعد مدتی آنجا میماند ، و ناله های غم آلوده ای سر میدهد، و باز میگردد و عجیب تر اینکه این گرگ تنها نیست بلکه در شبهای بلند زمستان که گرگها بدنبال غذای خود به دره های کم عمق میروند در میان آنها قرار میگیرد و در زیر نور رنگ باخته مهتاب پیش از گرگها میدود . جثه اش عظیم تر ، خیزهایش سریع تر و آوایش رساتر است و سرودی را میخواند که سایر گرگها میخوانند.
پایان
اما این دره در تابستانها ، تماشاگری دارد که گرگی عظیم الجثه است و اندامی پرشکوه دارد این گرگ هر تابستان دشتها و بیشه زارها را پشت سر میگذارد و در میان درختها ، کنار جویی که آبی زمرد رنگ دارد از روی کیسه های پوسیده پوست گوزن میگذرد و گیاهان خزه دار را که روی نهر قرار گرفته اند از آب میگیرد بعد مدتی آنجا میماند ، و ناله های غم آلوده ای سر میدهد، و باز میگردد و عجیب تر اینکه این گرگ تنها نیست بلکه در شبهای بلند زمستان که گرگها بدنبال غذای خود به دره های کم عمق میروند در میان آنها قرار میگیرد و در زیر نور رنگ باخته مهتاب پیش از گرگها میدود . جثه اش عظیم تر ، خیزهایش سریع تر و آوایش رساتر است و سرودی را میخواند که سایر گرگها میخوانند.
پایان